هنر، از جنس معرفت نیست، اما: هم منشأ معرفتی دارد و هم منشأ معرفت است؛ به تعبیر دیگر: هنر «ناشی» از معرفت و «حاکی» از حقیقت است؛ هنر در مرتبهی ذهنیت (آفرینش هنری)، نوعی بازآفريني است، و در مرتبهی عينيت (اثر هنری) گونهای بازنمایی است، بازآفرینی و بازنمایی متعالی حقایق؛ از اینرو تا حقیقت برای بازآفرینندهی آن مکشوف نشده باشد، نمیتواند آن را برای غیر بازبنمایاند؟
در این مراسم که با قرائت قرآن و خوش آمدگویی حجت الاسلام والمسلمین دکتر زائری مدیرعامل مجموعه فرهنگی سرچشمه آغاز شد، دکتر مجتبی رحماندوست عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به سخنرانی پرداخت.
همچنین در ادامه این مراسم حجت الاسلام والمسلمین بابادایی سامانی معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه استان تهران، پیام حضرت آیت الله رشاد را به شرح ذیل قرائت کردند:
بسم الّله الّرَحمنِ الّرَحیم عن الإمام الصّادق7: «إنَّ اللّهَ جمیلٌ یُحبُّ الجّمالَ» (وسائل الشیعهًْ: ج3، ص340)
هنر، از جنس معرفت نیست، اما: هم منشأ معرفتی دارد و هم منشأ معرفت است؛ به تعبیر دیگر: هنر «ناشی» از معرفت و «حاکی» از حقیقت است؛ هنر در مرتبهی ذهنیت (آفرینش هنری)، نوعی بازآفريني است، و در مرتبهی عينيت (اثر هنری) گونهای بازنمایی است، بازآفرینی و بازنمایی متعالی حقایق؛ از اینرو تا حقیقت برای بازآفرینندهی آن مکشوف نشده باشد، نمیتواند آن را برای غیر بازبنمایاند؟
«ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستیبخش؟»
هنر متعالی، يا از آبشخور فطرت انساني سيراب ميگردد یا از سرچشمهی شهود باطنی دريافت ميشود. از آنجا كه دريافت فطري و يافت شهودي، هر دو از سپهر الهی نازل و در ساحت انسانی حاضر میشوند، از سنخ همند و ميتوانند منشأ پيدايش نوع مشابه و بلکه مشترک از اثر هنري به شمار آيند؛ از این هنر، ما به «هنر متعالی» تعبیر میکنیم.
اين تلقي كه هنر، نوعي صنعت و مهارت است، درک درستی از ماهیت هنر نیست؛ یا دستکم تعريفی ناقص و نارس و تعبیری تکساحتی از حقیقت هنر است و حداکثر میتوان آن را تعریف صوری و کالبدی هنر، بلکه به تعبیر دقیقتر: تعریف هنر صوری و صناعی قلمداد کرد. البته هنرمند در فرایند خلاقیت و در طی انباشت تجربهی هنری، به تدريج به مهارتهايي دست پيدا ميكند، ولي پيش از آنكه مهارتي كسب كرده باشد او هنرمند است و به مدد قریحهی فطری اثر هنری را خلق میکند، و مخاطب هنر نیز بيآنكه از مهارتهای هنری سررشتهاي داشته باشد، به صرافتِ طبعِ فطری، هنر را فهم میکند. پس اثر هنری، فارغ از فن و مهارت و مقدم بر تکنیک و صنعت، هم خلق ميشود و هم فهم؛ شاهد مدعا اینکه: هنرمندي كه اولين اثر خود را خلق ميکند، هرگز نخست مهارتآموزی نکرده، سپس هنرورزی کرده باشد. هنرمند معمولاً نخست بهطور عملی و بر اثر آفرینش یک اثر، قریحهی هنری را در خود كشف ميكند و بعد به تعلّم و تمرين ميپردازد تا مهارتش را افزايش دهد. پس مهارت، شاخصهي جوهری هنر نيست. يك هنرمند ابتدائاً از درون ميجوشد و به مدد فطرت اثري را ميآفريند، يا در شرايطي قدسي قرار ميگيرد و از بيرون به او چیزی اشراق ميشود و اثري را خلق ميکند، سپس برای مهارتافزایی به فراگیری فن و صنعت رویآور میشود؛ بدینجهت ذات هنر «فراگرفتنی» نیست، «فراآوردنی»ست، درونجوش است، برونکوش نیست! هنر هرگز از فن و مهارت آغاز نميشود، هنر به تكنيك و صنعت ختم میشود؛ با رهبریِ سرشت الهیِ هنرمند و دلبری شاهد قدسی آغاز، و به دلبُردن مُشاهِد آفاقی میانجامد!
در روزهای اخیر، مردم شاهد پخش مجموعهی تلویزیونی «پردهنشین» از رسانهی ملی بودند؛ این مجموعه که از قرار مسموع از قبول و اقبال بسیار گستردهای نیز برخوردار شد، رفتار و مناسبات، زی و زیست طبقهی خاصی از جامعهی ما را به تصویر کشیده بود؛ قشری که بهرغم تاثیرگذاری بیبدیلش در شئون اجتماعی و فرهنگی ما، و حضور چشمگیرش در عرصههای گوناگون، طی قرون، پردهنشین کَتمِ بیریايی خویش بوده است، و مجموعهی پردهنشین سعی کرد با پرتوافکندن بر پردهی حیات و هویت این طبقهیِ شاهد و مشهود، اما ناشناخته، بخشی ازخصائل و خصائص آن را به معرض و مرئیَْ آورد؛ و حقاً در حد خود از عهدهی این رسالت خطیر برآمد.
واقعنگری و پرهیز از افراط و تفریط، تحفّظ بر خطورت و حساسیت شئون این طبقه، توجه به ظرايف و طرایف بیشمارِ موجود در فرهنگ و فضای حوزههای علمیه، کاربست ادبیات خاصِ صنفیِ روحانیت در محاورات، در عین برخورداری از توان برقراری ارتباط تفاهمی با مخاطبان، تعبیهی نمادها و نمایندگانی از سلایق و تیپهای گوناگون حوزوی در جایجای صحنههای سریال و نشاندادن رفتار و روابط اصحاب حوزه با دیگر طبقات اجتماعی؛ بخشی از ویژگیهای این مجموعهی تلویزیونی موفق قلمداد میشود.
اینک بندهی کمترین، بهعنوان خادم حوزههای علمیهي استان تهران، با اغتنام فرصت، به رسم ادبگذاری و ارجنهادن به سعی مشکور عوامل خلق این اثر ارزنده، از یکانیکان آنان خصوصاً از تهیهکنندهی محترم، نویسندگان و کارگردان ارجمند آن، صمیمانه تشکر میکنم، و از بارگاه بلند باری برای همهی آنان سلامت و سرفرازی، سعادت و حُسن عاقبت مسئلت مینمایم.
الّلهمّ وفِّقهم وایّانا لما تُحب و ترضیْ، واهدنا الی الصّواب والسَّداد، فانّک خیر موفِّق وهاد