پدر شهید حجت الاسلام محمد مهدی مالامیری اولین روحانی شهید مدافع حرم، در بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن به بیان خاطراتی از فرزند شهیدش پرداخت.
به گزارش روابط عمومی مرکز مدیریت حوزه علمیه استان تهران در بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم حجت الاسلام والمسلمین مالامیری پدر شهید روحانی مدافع حرم حجت الاسلام محمد مهدی مالامیری اولین شهید روحانی مدافع حرم، در آیین تجلیل از خانواده شهدای روحانی مدافع حرم که به میزبانی خبرگزاری حوزه در بخش حوزوی نمایشگاه قرآن تهران برگزار شد، اظهار داشت: محمد مهدی مسال 64 متولد شد و در سال 94 در سن 30 سالگی در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی در بیان خصوصیات اخلاقی این شهید، گفت: محمد مهدی اخلاق و رفتاری شایسته ای در خانه و اجتماع داشت و همیشه به شهادت می اندیشید، به گونه ای که مادرش می گفت این پسر روزی به آروزیش که شهادت است، می رسد.
پدر شهید حجت الاسلام مالامیری تصریح کرد: محمد مهدی و برادرش که با هم یک سال تفاوت سنی داشتند به محض اینکه احساس می کنند در سوریه به آن ها نیاز است هردو ثبت نام می کنند.
وی ادامه داد: از آنجایی که روایت است با طهارت باشید تا وسعت رزق پیدا کنید، لذا این شهید همیشه با وضو بود و با این اعتقاد، ایمان و پشتکاری که داشت توانست به سرعت درس های حوزه را به بهترین نحو پشت سر بگذارد و در سن 26 سالگی به تدریس کفایه می پرداخت.
پدر شهید مالامیری افزود: محمد مهدی از ناعدالتی هایی که در دنیا به خصوص بر سر مظلومان وارد می آمد به شدت ناراحت می شد و احساس مسؤلیت می کرد تا حدی که قبل از ازدواجش تصمیم می گیرد به لبنان برود و با اسرائیل بجنگد.
وی عنوان کرد: محمد مهدی در 19 اسفند ماه سال 93 به سوریه رفت و قبل از آنکه اعزام شود دوره های آموزشی را می گذراند، اما بروز نمی داد و روزی به مادرش گفت که در حوزه درس خواندیم تا عالم بشویم و آموزه های دینی به ما اجازه نمی دهد در برابر ظلم دست روی دست بگذاریم و حال که داعش در سوریه به حرم اهل بیت(ع) تجاوز کرده است و مردم بی گناه را سر می برد باید کاری کرد.
حجت الاسلام والمسلمین مالامیری ابراز داشت: شهید بارها این سخن را از رسول گرامی اسلام بیان می کرد که اگر کسی صدای مظلومی را بشنود که دست طلب و فریاد کمک خواهی بلند کرده است و به کمک او نرود مسلمان نیست.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه درس محمد مهدی بسیار خوب بود و شاگردان زیادی هم داشت، شبی که می خواست برود به او گفتم آیت الله مشکینی در زمان دفاع مقدس وقتی طلاب پرسیدند که وظیفه ما رفتن به جنگ است یا تحصیل، پاسخ دادند اگر می بینید با درس خواندن می توانید به جامعه مسلمین کمک کنید بمانید و به تحصیل ادامه دهید؛ محمد مهدی وقتی این را شنید جواب داد آیات و روایات مطلق اند و اگر به سرزمین مسلمین حمله شود دفاع از آنان بر همگان واجب است.
پدر شهید مالامیری در بیان خاطراتش گفت: شهید چنان روحیه ای داشت که وقتی به او گفتم اکنون که به جهاد می روی باید مردانه بجنگی و حتی اگر هیچ سلاحی هم در دست نداشتی، نباید تسلیم شوی و همچنان مقاومت کنی، جوابم را این گونه داد که عقیده ام بر آن است باید چنان با داعش آمریکایی جنگید تا چیزی از جسممان باقی نماند.
وی در خصوص شهادت پسرش توضیح داد: قرار بود داعشی هایی که از اردن وارد سوریه شده بودند را بیرون کنند، لذا شب 31 فروردین 94 ساعت 8 شب با پای پیاده به سمت دشمن حرکت می کنند و به جهتی اینکه نیروهای کمکی نتوانستنه بودند خود را به آن ها برسانند از 4 طرف در محاصره دشمن قرار می گیرند و مجبور به عقب نشینی می شوند، در این میان شهید مالامیری در کنار مجروحین می ماند و دشمن را سرگرم می کند تا رزمندگان دیگر عقب نشینی کنند و اینجا است که به شهادت می رسد و همانطور که گفته بود شد و از جنازه اش چیزی باقی نماند.
حجت الاسلام والمسلمین مالامیری در پایان با بیان اینکه محمد مهدی همانطور که خودش گفته بود از جنازه اش چیزی باقی نماند به بیان سروده ای در مورد پسر شهیدش پرداخت.