728 x 90

متن کامل سخنان حضرت آیت الله استادی در اجلاسیه اساتید حوزه علمیه استان تهران

متن کامل سخنان حضرت آیت الله استادی در اجلاسیه اساتید حوزه علمیه استان تهران

متن کامل سخنان حضرت آیت الله استادی در اجلاسیه اساتید حوزه علمیه استان تهران


دانلود صوت سخنرانی آیت الله استادی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سید نا محمد و آله اجمعین و لعن علی اعدائهم الی قیام یوم الدین
 ما در نوع مجالسی که شرکت می کنیم تقریباً  حس می کنیم که آمدن ما خیلی هم لازم نبوده است چون عزیزان صحبت می کنند همه استفاده می کنند بنده هم استفاده کردم.ولی خب گاهی دعوت می کنند ما هم خیال می کنیم که باید قبول کنیم ، قبول می کنیم . می دانید همه ما به موعظه نیاز داریم هیچ کسی از موعظه بی نیاز نیست من هم چون می خواهم موعظه کنم اول این عبارت را برای شما می‌خوانم که هم برای من خوب هست و هم برای شما .  این کتاب ارشاد القلوب دیلمی هست ایشان فرموده است  ینبغی للواعظ  غیره  یعنی مثل بنده که می خواهم شما را موعظه کنم یا شما که دیگران را موعظه می کنید  ینبغی للواعظ غیره ان یعظ نفسه قبلهم  خب این معلوم هست ما اول باید به خودمان بگوییم بعد به دیگران ولی این جمله بعد را امیدوارم هم من قبول کنم تحت تأثیر قرار بگیرم هم شما و لا یغیره اجتماع الناس علیه و استماع منه یک وقت کسی مغرور نشود به اینکه صد نفر نشسته اند و این دارد آنها را موعظه می کند خیال کند که وقتی صد نفر نشسته اند موعظه او را که دارند گوش می دهند این آدم خوبی هست نه ایشان اینطور می گویند فانهم یراقبون ظاهره  این ظاهر را می ببینند یعنی شما ظاهر را می بنینید و ظاهر حرف زدن بنده را قیافه من را و الله شهید علی ما فی باطنه خدا می داند که در باطن چه می گذرد چه من شما و چه هر کسی ، واقعاً‌ وقتی موعظه می کنیم یادمان باشد که خودمان هم نیاز داریم و هم ممکن هست در یک احوالاتی باشیم که بیش از دیگران هم نیاز داشته باشیم. در طول تاریخ می دانید که دین مردم را روحانی فاضل و مهذب حفظ کرده است شما به تاریخ که مراجعه کنید چیز خیلی روشنی هم هست زمان خودمان 10،20، 50  یا 200 سال پیش همواره آن کسی که دین مردم را حفظ کرده است روحانی فاضل و مهذب بوده است و ما همیشه هم به همین نیاز داریم سیاهی لشگر خیلی دردی دوا نمی کند حوزه‌های علمیه همین را می خواهند درست کنند روحانی مهذب که بتواند در مردم اثر بگذارد بتواند در جامعه اثر بگذارد بتواند دیانت در مردم تزریق کند. و روحانی مهذب هم از همین مدارس باید تربیت بشود از همین مدارس باید ساخته بشود و من فکر می کنم که هر روحانی مهذب حالا اگر همه جا نگوییم غالباً‌ ، آن شخصیت علمی و دینی او در همان چند سال اول مدرسه تشکیل می شود .

 

اگر ما مثلا درس ما 5،6 ، 7یا 8 سال هست در این سالها هر چیزی که او می شود معمولا همان هست.اخیراً‌ به من گفتند که راجع به یکی از عزیزان می خواهیم یک بزرگداشتی داشته باشیم شما هم یک چیزی بنویسید من وقتی شرح حال ایشان را دیدم خب من ایشان را می شناختم دیدم خیلی موفق هست دیدم در هر کاری وارد شده است توفیق نسبی خوبی داشته است فکر کردم که از کجا هست؟ سراغ اساتید ایشان رفتم دیدم همان 5 یا 6 سال اول تحصیل 7 یا 8 استاد اخلاق و غیر اخلاق داشته است که همانان در او اثر گذار بودند و مؤثر شده است و این همه برکات و ، من فکر می کنم شما هم قبول داشته باشیم که آن چند سال اول تحصیل خیلی سازنده هست و این ساخته شدن آن سالها هم زیر سایه اساتید هست استاد باید بالاخره این طلبه را درمسیری قرار بدهد که در مسیر فضل طی کند و در مسیری که مهذب باشد جوان و نوجوان خوبی باشد همانطور که فرمودند استادهای ما فقط معلم نیستند مربی هم هستند همیشه هم اینطور بوده است که گاهی ما معلم جدا مربی جدا ولی خیلی نادر بوده است معمولا معلم و مربی در حوزه های ما یکی بوده است اگر قبول دارید باید هم قبول داشته باشیم که در این چند سال اول طلبگی خیلی مؤثر باشد این هم در اختیار ما هست در اختیار بنده و شما که مدرسه ای داریم و کلاسی داریم و استاد هستیم و درس می گوییم و اگر ما انصافا‌ً‌ کوتاهی کنیم.

امام سجاد علیه السلام‌ دعایی دارد دعای هشتم صحیفه چیزهایی که به خدای متعال باید پناه برد یکی از آنها این هست که به تعبیر من کسانی که تحت ولایت ما هستند آن طور که باید به آنها نرسیم این کار خیلی زشتی هست .بالاخره یک نوجوانی خانواده او پدر و مادرش ، ایشان را در اختیار ما می گذارد که درس بدهیم به او و تربیت کنیم او را ، حالا ما اگر کوتاهی کنیم خب وظیفه خودمان را عمل نکرده ایم ما اگر کوتاهی نکنیم و وظیفه خودمان را عمل کنیم همین ها هستند که در آینده تعداد آنها منشأ برکاتی می شوند و همه آن برکات و همه آن ثواب هایی که برای او هست برای شما هم هست ولی حرف اصلی این هست که من به خودم عرض می کنم و به شما هم فکر نمی کنم استادی که خودش مهذب نباشد بتواند اثر گذار باشد تا انسان  خودش را تا حدی درست نکند تا حدی سالم نباشد سالم زندگی نکند نمی تواند در دیگران اثر بگذارد این هست که ما بیش از هر چیز باید به فکر خودمان باشیم یک حاج آقایی هست در تهران هم انقلابی هم متدین مورد اعتماد مقام معظم رهبری زمان امام مورد اعتماد امام ، چندی قبل یک مصاحبه ای با ایشان کردند که آقا شما چه شد که به مسائل دینی علاقه مند شدی و در حین اینکه کاسب بودی درس خواندی و با سواد شدی هم اینطور. گفت من یک مسجدی رفتم یک آقایی داشت صحبت می کرد حدیثی از حضرت عبدالعظیم خواند که خدا را دارد معرفی می کند به امام و می گوید من خدا را اینگونه معتقد هستم که خدا جوهر نیست عرض نیست. می گوید من رفتم پیش آن گفتم جوهر و عرض یعنی چه؟ او یک راهنمایی من را کرد همان یک راهنمایی یک کلمه‌ای آن آقا من را منقلب کرد.آنوقت ایشان چون خودش هم درسهای طلبگی خوانده است آنجا یک اعتراضی هم به ماها کرده است گفته است این آقایان که حرف هایشان مؤثر نیست بروند خودشان پیگیری کنند که چرا مؤثر نیست اصلا بروند علت آن را پیدا کنند چرا سابق یک کلمه ای کسی گفته است من را متحول کرده است؟  و حالا ده منبر را گوش می دهم ولی هیج، ایشان گفته است بروند علتش را پیدا کنند فکر کنم علت اگر در کسی باشد همان هست که خودش درست نیست .

ما خیلی باید در این زمینه ها فکر کنیم حرفهای دیگر درست هست ولی در مرحله بعد هست.روحانی اگر مهذب نباشد اگر متدین نباشد اگر خدا ترس نباشد اگر حلال و حرام جدی برای او مطرح نباشد این روحانی هیچ نمی تواند اثر بگذارد حالا آمدیم اثر هم گذاشت برای خودش چه فایده ای دارد؟ ما بیش از هر چیز باید خودمان به فکر خودمان باشیم.بیش از هر چیز ، دیر هم نشده است هم برای من که پیرمرد هستم هم برای بعضی از شما ها که میانسال هستید بعضی جوان هستید دیر نشده است. بیش از هر چیز آنوقت اگر خودمان به فکر باشیم خودمان را اصلاح کنیم حتماً‌ اثر می گذاریم اثر گذار خواهیم بود. نمونه های آن هست ما در طول عمر خودمان شما هم همینطور افرادی را دیده اید که مهذب بودند خوب بودند چقدر در جامعه و افراد اثر گذاشتند چقدر در طلبه ها اثر گذاشته اند من فکر می کنم اگر این را درست کنیم که باید این را جدی بگیرم این را واقعاً باید جدی بگیریم یعنی قبول کنیم که یک روحانی که می خواهد مدرس باشد یک روحانی که می خواهد مربی باشد اگر خودش روبه راه نباشد نمی تواند نه می تواند مدرس خوبی باشد نه می تواند مربی خوبی باشد همانطور که ایشان فرمودند یک چیزهایی می گوید آنها هم گوش می دهند تمام شد . خدا نکند که یک وقت شاگردهای ما اینطور فکر کنند.

این آیت الله سبحانی که صحبت ایشان را گذاشتند و همه ما استفاده کردیم. یک وقت ایشان می گفتند یک کسی ظاهراً یک مسیحی به یک مسیحی دیگر بدهکار بود وقتش رسیده بود نتوانست بدهد هر روز می آمد طلبکار مزاحم بدهکار می کشد و می گفت چرا پول را نمی دهی؟حالا اگر آیه قرآن هم نبوده آنها می فهمیدند که فنظرت الی میسره خب کسی که ندارد نمی شود به او فشار آورد . گفت یک ، یکشنبه ای هر دو در کلیسا بودند و تصادفاً  آن آقایی که صحبت می کرد راجعه به همین قضیه صحبت کرد که آقا اگر از کسی طلب دارید ، ندارد خب فشار نیاورید ،‌اخلاق انسانی و ادیان هم همین را می گوید که اگر از کسی طلب دارید فشار نیاورید آن بدهکار خیلی خوشحال شد گفت آقا چیزی را گفت که مقصود ما بود . گفت از در کلیسا آمدیم بیرون طلبکار آمد گفت پول ما چی شد ؟ گفت مگر ندیدی آقا چی می گفت؟ گفت آقا هم پول می گیرد آن حرفها را می زند او حرف خودش را می زند. خدا نکند که یک وقت مستمع ما شاگرد ما اینطور فکر کند که آقا کار خودش را می کند. من یک عبارتی اینجا یادداشت کردم برای شما می خوانم.در همین ارشاد القلوب هست یا در جای دیگر من حق المعلم مع من یستفیض منه ان یقتدی بالنبی صلی الله علیه و آله  می گوید حق معلم این هست که به پیغمبر اقتدا کند . در چی ؟ خدای متعال چیزهایی را در اختیار پیغمبر گذاشته بود پیغمبر هم در اختیار مردم می گذارد ولی این پیغمبر وقتی این معارف را در اختیار مردم می گذارد قال قل لا اسئلکم اجراً الا الموده فی القربی این اگر معلم هست ایشان توضیح هم داده است گفته فلا یطمع فی فائده من جهت من یفیده اگر استادی بخواهد از این درس استفاده مادی کند نه که بحثی این نیست که پول یا حقوق بگیرد یا نگیرد بحث آن نیست. اگر این درس درس الهی نباشد این درسی باشد که این بخواهد از ناحیه این درس بخواهد مثلا شهرتی پیدا کند از ناحیه این درس بگوید ما هم هستیم از ناحیه ای این درس بخواهد… خب این نمی تواند بسازد نمی تواند این درس ،‌درس الهی باشد . می گوید خوب هست به پیغمبر اقتدا کنیم پیغمبر فرموده است من اجر و مزد نمی خواهم اصلا مزد نمی خواهم آخر سابق هم همینطور بود اینکه اوضاع عوض می شود حاج آقا می فرمایند که دارد عوض می شود همه جوانب آن دارد عوض می شود ما در قم یک استاد داشتیم استاد همه بود  آقای ستوده ، آقای شیخ محمد تقی ستوده خب این سالهای سال از وقتی که من آمدم قم تا چند وقت پیش که ایشان مرحوم شدند سی یا چهل سال داشت درس می گفت خانه او در محله ای بود محل درس او هم مسجد فاطمیه مسجد آیت الله بهجت یا مسجد امام سی یا چهل سال از خانه خودش پیاده آمد مسجد درس گفت و برگشت برف و باران بود گل بود نه ماشینی در کار بود نه هیچ وقت در  خاطره او خطور کرده بود که چیزی به من می دهند.چیزی در کار نبود یعنی حق و حقوقی در کار نبود این می تواند در طلبه ها مؤثر بشود . یعنی طلبه دین را در او لمس می کند .

عزیزان تا من و شما اینطور نباشیم اینکه طلبه ها در ما دین را لمس نکنند نمی توانیم مؤثر باشیم می توانیم درس بدهیم حتی درس اخلاق هم بگوییم ولی در زندگی ما باید ببینند باید اگر با شما رفت و آمدی کرد اگر یک روزی هوس بیاید خانه شما آمد خانه شما و برگشت خانه شما را خانه ای ببیند که با یک روحانی می سازد. اگر با زندگی شما یک مقداری رفت و آمد پیدا کرد اینکه ما فاصله داشته باشیم و اینکه می گویند تعامل باشد نه تعامل در مجلس درس آنکه بله لازم هست که متأسفانه هم که نیست نه در جلسه درس باید تعامل باشد اصلا شاگرد و استاد تعامل زندگی داشته باشند یعنی این برود خانه او ، او بیاید خانه این ، اصلا سابق اینطور بوده است استاد می آید حجر شاگرد ، شاگرد می رفت خانه استاد ، هیچ ابایی نبود . نکند خدای ناکرده الان زندگی من طوری نباشد که اصلا روم نشود که شاگردان من بیایند خانه من یا باشم و به فکر که همچین زندگی داشته باشم . ما باید در این ناحیه خیلی فکر کنیم من عرض کردم در طول تاریخ روحانی فاضل و مهذب دین مردم را حفظ کرده است امروز هم ما بخواهیم دین مردم و طلبه ها را حفظ کنیم.عزیزان ما روزی که آمدیم قم بنده شاید سالها قم بودم که یک رادیو نداشتم می گفتند اشکال دارد بعد که مسئله نهضت پیش آمد یک رادیوی یواشکی گرفته بودیم که برای خانواده نبود گاهی خودمان یک چیزهایی را گوش می دادیم. که بی بی سی چی گفته است این چی گفته آن چه گفته است اصلا وسیله گناه در اختیار طلبه ها نبود . اصلا آن روزها وسیله گناه نبود . ولی امروزه وسیله گناه در اختیار طلبه های شما هست نه وسیله معمولی ، نه وسیله ای که اگر یک مقدار شل باشد طلبگی و همه چیز هیچی هست. آنوقت شما باید بر روی این اثر بگذارید. یک طلبه ای که امروز همه جور وسایل گناه دست او هست شما می خواهید او را ، این خیلی مهم هست این را نمی شود یک دستی گرفت با حرف درست نمی شود. با اینکه من یک چیزی بگویم و رد بشوم درست نمی شود ببنید ما می گویم در تهران همین تهران شما و ما ، آقای شیخ علی اکبر برهان یک روحانی این چطور توانست. در مدرسه عبدالعظیم بود یک مسجدی هم این جا مسجد به نام لر زاده چطور توانست 10 یا 20 طلبه ای که سراغ او رفتند همه آنها بشوند مانند آیت الله مهدوی کنی بشوند مانند آقای خوشوقت چگونه بود؟ خب مدرسه که زیاد هست که این خودش ، خودش را درست کرده بود که می توانست اثر گذار باشد ما این راباید خیلی اهمیت بدهیم ما اگر بخواهیم امروز طلبه های خودمان را از گناه حفظ کنیم باید واقعاً  ما را دین را لمس کنند در ما تقوا را لمس کنند چنانکه سابقاً در همان سالها هم گناه این مقدار هم نبود باز همینطور علما در طلبه ها اثر می گذاشتند اینکه همه ما شنیدیم هر روز می گویند هر شب می گویند وقتی که امام درس اخلاق می گفت جمعیت گریه می کردند خب زمان ما هم آقای مشکینی همینطور بود حالا من هم اینطور هستم شما هم اینطور هستید ؟ حالا نمی خواهیم صورت سازی هم بکنیم ولی واقعاً اگر می خواهم مؤثر باشیم باید خودمان به فکر خودمان باشیم اگر ما از طلبگی ما و درس ما و عالم بودن ما از معروف بودن ما بخواهیم استفاده مادی کنیم هم به خودمان لطمه زده‌ایم هم به آنهایی که زیر دست ما هستند.که بنا بوده تحت تربیت ما تربیت بشوند خب آنوقت وقتی او ببیند که من به یک فکرهایی هستم چطور او نباشد اگر من به یک فکرهایی باشم چطور او نباشد؟ما تا این را درست نکنیم ، درست نمی شود.

حاج آقای رشاد مطالبی فرمودند آقایان می فرمایند راجع به حوزه ها راجع به فرض کنید همه این حرفها درست بشود برنامه آنطور که باید باشد اگر آن چیزی که بوده صلاح همان باشد اگر بنا هست عوض بشود ولی اگر این بعد قضیه درست نشود ما گرفتار این بعد قضیه هستیم نمی توانیم با هم رودروایسی داشته باشیم بیشتر افراد ما حالا به شما خطاب نکنم ، بیشتر افراد ما الان مادی هستند یعنی بیشتر به فکر مادیات هستند خب کسی که بیشتر به فکر مادیات باشد چطور می تواند در دیگران اثر گذار باشد؟ ما این را باید بیشتر بر روی آن فکر کنیم ما هر مقدار ، بنده و شما دیگران در این ناحیه پیشرفت داشته باشیم بیشتر می توانیم اثر داشته باشیم آنوقت می‌توانیم 2یا 3یا 5 اگر در کلاس ما 30یا 20 نفر شرکت می کنند امیدوار باشیم در 5 نفر از آنها اثر گذاشته باشیم اثری که توانسته است و می تواند یک عمری یک برکاتی داشته باشد والا ظاهراً با سر و صدا و جار و جنجال و با کثرت جمعیت با کثرت مدرسه و طلبه کار درست نمی شود.وقتی این کثرت ها خوب هست که آن کنارش باشد والا اگر خدای ناکرده حالا امیدوارم شما اینطور نباشید اگر خدای ناکرده یک استادی همین حقوق مرسوم کم و زیاد بشود در آمدن درس کم و زیاد بشود این خیلی مشکل دارد اگر یک روزی جناب آقای غفوری حاج آقای رشاد گفتند الان شرایط ما شرایطی هست که دیگر نمی توانیم آنچیزی که مرسوم هست اگر یک اهل علمی همین که  شنید دیگر مرسوم نیست شل بشود در آمدن معلوم هست که وضع او خوب نیست.این اصلا نباید در کار او تأثیر داشته باشد مثل نماز هست کسی که مسجد برود نماز بخواند و پول بگیرد که نمی شود این باید مسجد خودش را برود مردم هم اداره کنند او را ولی اداره کردن و نکردن در مسجد آمدن بخواهد اثر بگذارد این حاکی از آن هست که این آن چیزی که باید باشد نیست.و اینها هم با تمرین درست می شود و باید تمرین کرد یعنی واقعا اگر کلاس من 20نفر هست 2 نفر هم شد برای من فرقی نکند . بنده خودم عرض کردم بیش از شما به اندازه شما نیاز دارم الان چی فرمودند ؟ فرمودند یک خانمی آمده است پیش شیخ مفید علمهما فقه دو بچه هستند شیخ مفید برای دو بچه که هنوز بچه هستند شیخ مفید می نیشیند برای دو بچه درس می گوید ماها بعضی از ما اینطور هستیم؟ الان واقعاً اگر یک نفر بخواهد پیش ما درس بخواند حاضر هستیم هیچی ندارد هیچ مزایایی ندارد. بنده در بعضی از جلسات عرض کرده ام می گویند طبرسی خدای او رحمت کند مجمع را ده سال طول کشیده است که نوشته است.

شما یک فکری کنید که در خاطره او چه می گذشته است می گفته می نویسم چاپ می کنم حق التألیف می گیرم می نویسم منتشر می شود هم جا معروف می شوم؟ ایشان در زمانی زندگی می کردند که نه چاپی هست فقط امید او این هست که اگر تمام کند 4 یا 5 نفر از شاگردانم ممکن هست 4 یا 5 نسخه از روی آن بنویسند و اینها استفاده کنند یعنی آن خدای متعال به این کار برکت می دهد و این تفسیر 8 قرن 9 قرن می ماند همانطور که ایشان فرمودند بعضی از کتابها کهنه نمی شود خب مجمع تفسیر خیلی آمده است تفسیرهای به یک معنا بهتر هم آمده است ولی چرا آن هنوز هم هست؟ آقا ده سال با اخلاص کار کرده است ما اخلاص را از این می فهمیم که آن چه بوده است برای او. آن روز کسی به او پول می داده است که بنویس؟ خدا نکند که امروز حالا در قم که هست در تهران باشد که به کسی می گویند بیا اینجا یک محفل علمی هست شما هم یک گوشه ای از آن را بگیر ، بگوید ساعتی چقدر می دهید؟ ساعتی چقدر می دهید با کار صاحب مجمع نمی سازد اگر بخواهد ساعتی پول بگیرد باز عرض می کنم که وظیفه مدیر و مدیران این هست که پول بدهند وظیفه این هست که ولی این دو قاطی نشود آنها باید پول بدهند با اینکه من باید برای پول کار بکنم قاطی نشود قاطی شود مشکل دارد. من بخواهم برای پول مسجد بروم من برای پول بخواهم.پس چی گفتن چی الان عرض کردند این عالم جلیل ، جلیل القدر صاحب ارشاد می گوید خوب هست که ما به پیغمبر اقتدا کنیم قل لا اسئلکم اجراالا الموده فی القربی اجر و مزد نمی خواهم هیچ استفاده ای نمی خواهم از این آیه داشته باشم فقط می خواهم همین معارفی که در اختیار ما هست به نسل بعد می خواهیم انتقال بدهیم تا انشاءالله این طلبه ها بزرگ بشوند عالم بشوند مهذب بشوند به نسل بعد انتقال بدهند و دین بماند و الا هر چه این قضیه سست بشود اصل قضیه سست می شود هر چه این مسئله اگر خدای ناکرده البته اینطور نیست اما اگر خدای ناکرده گفته می شود دیگر علاقه مردم به روحانیت کم شده است یک بزرگی می گفت کم نشده است فرق کرده است سابقاً‌ هر کسی این عمامه سرش بود مردم احترام می کردند حالا الان باید اول امتحان بکنند بعد اگر امتحان کردند دیدند روبرا هست خوب به ما احترام می کنند . چرا باید امتحان کنند ؟ چون خلاف زیاد دیدند ، مادی بودن زیاد دیدند، عزیزان من برای خودم می گویم برای شما می گویم هیچ سالی و سنی هم دیر نشده است باید ما سعی کنیم ما کار خودمان را الهی کنیم همین اخلاصی که به مردم می گوییم ، همین که به مردم می گویم اگر نماز می خوانی ریا باشد باطل هست اگر روزه می گیریم اگر ریا باشد باطل هست همین که به مردم می گوییم خیلی ساده هست دیگر ، همین را واقعاً خودمان راعایت کنیم واقعاً صبح که حرکت می کنیم از خانه به سمت مدرسه می خواهید یک یا 2 ساعت می خواهید در مدرسه باشید واقعا قصد قربت کنید پس چرا وضو می گیرند می آیند درس؟ می خواهند درس آنها با وضو باشد. خب عبادت هست چون عبادت هست با یک حرفهای دیگر نمی‌سازد شاگرد کم باشد نباید انگیزه من کم بشود زیاد هم باشد همینطور ، اگر پول باشد زیاد باشد کم باشد کلاس عوض بشود . ما یک چیزهایی را بعنوان داستان می شنویم همین به راحتی رد می شویم. حتما نام آقای شاه آبادی را شنیده اید؟ آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی شاه آبادی خاطر جمع وقتی که در تهران بوده است قطعاً‌ حالا فقه او را کاری نداریم، یک حکیم مقبولی بوده است آقا بعضی ها پیش حاشیه ملا عبدالله خوانده اند در همین تهران رفتند به او گفتند قبول کرده است حاج آقای حق شناس می گفت من معالم پیش ایشان خوانده ام هم ایشان می گفتند هم آن دکتر هم مباحثه اش . ایشان می گفت در مسیر پیش آقای شاه آبادی چطور آقای شاه آبادی خودش را آماده می کرد برای آقای حق شناس که معالم بگوید یک حکیم معالم بگویم این اخلاص هست که آقای حق شناس را آقای حق شناس می کند  یعنی اصلا خود حاج آقای حق شناس وقتی به یک بزرگی می گوید برای من معالم بگو می بینید که او بی هیچ تکلفی قبول می کند همین کافی هست که این را طوری بار بیاورد که دیگر خودش هم همانطور رفتار بکند تلاش کنیم سعی کنیم که انشاء الله همینطور باشیم.

عرض می کنم که من هم می خواستم که راجع به کیفیت تدریس و این قبیل صحبت ها عرضی داشته باشم که آقایان فرمودند ولی من این جمله را  همه آن حرفها را خلاصه می کنم کم نگذارید آقا جان اینکه ما همیشه می گوییم گران ندهید کم ندهید خب ممکن هست ما گاهی هم گران بدهیم هم کم بدهیم ما به یک کاسب که می رسیم می گویم آقا اگر یک کیلو یا سه کیلو می دهید کم ندهید گران هم ندهید خودمان گاهی هم گران فروش هستیم هر خدمتی را به این زودی ها قبول نمی کنیم باید یک چیزهایی هم باشد که قبول کنیم هم وقتی هم که قبول می کنیم کم فروش هستیم الان چه فرمودند امیدوارم همه شما همینطور باشید یک درس حداقل یکی یا دو ساعت کار می خواهد مطالعه جدی می خواهد اینکه عزیزان طلاب ما الان دیگر مثل سابق انگیزه زیاد ندارند برای سوال این باعث نشود که من بگویم که هر طور که درس بدهند اینها که قانع هستند و چیزی نمی گویند.الان اینطور شده است الان بعضی از مدرس ها می گویند ما درس می دهیم یک بار هم یک شاگردی ایراد نمی گیرد پیدا هست که اهل مطالعه آنطور نیستند به حاشیه مراجعه نمی کنند به شرح مراجعه نمی کنند می گویند هر طور بگوییم شاگرد چیزی نمی گوید. نه اینطور نیست شما هر طور نگو اگر آنها هم نمی خواهند دنبال کنند شما درس تحقیقی بگویید شما اگر شرح لمعه ، مکاسب می گویید پایین تر یا بالاتر واقعاً‌ مطالعه کنید همینطور که آیت الله جوادی فرمودند هم مطالعه لازم هست هم مطالعه در کیفیت بیان لازم هست که من این درسی که خودم مطالعه کردم هضم کردم چطور بگویم من در یک جلسه ای عرض کردم حالا حاج آقا فرمودند که معلم نگویم یک تعبیر دیگر بگویم این خب به بعضی از معلم های ما اصلا معلم گفتن صادق نیست به بعضی از مدرس های ما مدرس اصلا صادق نیست چون چیزی تعلیم نداده است ولی می گوید من معلم هستم اصلا او چیزی یاد گرفت که شما معلم باشید ؟ خدا نکند  اینطور باشد که من معلم کلاسی هستم ولی چیزی یاد نمی گیرند چرا یاد نمی گیرند خودم هضم نکردم چرا یاد نمی گیرند چون در بیان کردن آنطور که باید ملاحظه نکردم خب یاد نگرفته است اگر می خواهم معلم باشم اگر می خواهم علم تحویل بدهم خب من باید واقعا مطالعه کنم جدی بگیرم. کار را باید خلاصه هم مهم گرفت واقعاً با انگیزه دنبال کرد برای خدا هم باشد اگر کار با انگیزه دنبال بشود و جدی دنبال بشود برای خدا باشد هیچکسی نشده است که با خدا معامله کند و ضرر کند من در بسیاری از منبرها عرض کردم امام صادق علیه السلام در یک داستانی به بعضی ها که در اطرافش بودند یک دستوری داد آنها هم انجام دادند بعد آمدند خدمت حضرت گفتند که ما سخن شما را گوش دادیم برای ما برکت داشت فرمود قد عرفتم البرکه فی معامله الله  پس شما می گوید که با خدا  معامله کردیم برکت داشت پس این معامله را ادامه بدهید هر کسی هم در زندگی خودش این تجربه را دارد که با خدا که معامله کرد ضرر نمی کند با خدا معامله کنید برای مطالعه خودمان برای اینکه خودمان را می خواهیم آماده تدریس کنیم وقتی می آییم از نظر وقت کم نگذاریم اینها بلایی هست واقعاً اینها حاج آقا هم فرمودند اینها بلا هست و به قول ایشان نباید حوزه‌های ما ترمی بشود ولی شده است ولی همان بلای ترمی که ایشان می گویند آنجا بوده است همین الان در حوزه ما هست بنده خودم در همین درس های ترمی چند سال رفتم گفتند آقا شما باید 17 جلسه بیایید بعد یکی زیر گوشم گفت 14 جلسه کافی هست آن 3 جلسه ممکن هست آن 3 جلسه هیچی ، گفتم هر جلسه چقدر بیایم ؟ گفتند هر جلسه 3 ربع یک ساعت و نیم ولی می توانید هر دو را با هم بگویید ، هر دو را با هم گفتیم شد یک ساعت و یک ربع 17 جلسه شد 14 جلسه یک ساعت و نیم هم شد یک ساعت و ربع یک روز هم این وسط من تعطیل می کنم یک روز هم آنها تعطیل می کنند. خب این همان بلا هست همان کم فروشی هست که من درسی را قبول کردم که هم آنها هم ما یک طوری شده است که حالا هر کسی به دیگری نگاه نکند شما به من نگاه نکنید من به دیگری نگاه نکنم هر کسی واقعاً‌ وظیفه خودش را خوب انجام بدهد اگر بنا هست یک ساعت درس بدهد یک طوری نشود که درس 1 ساعت بشود 20 دقیقه بگوید کار دارم طلبه بخواهد سوال کند بگوید من کار دارم در جای دیگر نه دیگر اگر درس هست درس خب یک حواشی هم دارد بهرحال درس یک حواشی هم دارد.
امیدوارم که خود عزیزان خوب متوجه باشند و به این نصایح که بزرگان به ما کرده اند ما به خودمان بنده به شما ، شما به ما نصیحت می کنید به این نصیحت ها گوش بدهیم واقعاً یک طوری باشد که حوزه‌های ما یک نتایج خوبی داشته باشد مقام معظم رهبری خدای او حافظ باشد در جلسه ای که ما حضور داشتیم ظاهراً مربوط به حوزه هم بود فکر می کنم یکی از دوستان یک مقداری از کارهایی که نمی دانم حالا اینجا معاونت تهذیب تهران هم هست یا نه ؟ یکی از دوستان ما بعضی از کارهایی که معاونت تهذیب انجام داده بود برای آقای توضیح میداد ایشان فرمود خروجی آن کجا هست ؟ آقا این یک واقعیتی هست اگر کاری انجام شده است و انجام می شود پس خروجی آن کجا هست مانند همه کارها ما هم یک ارزیابی کنیم چطور در درس می گوییم خروجی آن که آیا یاد گرفت یا یاد نگرفت؟ در مسائل اخلاقی آقا الان مسائل اخلاقی در سطح کشور که مشکل دارد هیچی در سطح خود ما هم مشکل دارد واقعاً‌ هر استادی می تواند همانطور که گفتند هم می تواند استاد باشد هم مربی باشد

اگر معاونت تهذیب هم کارهای انجام می دهد آن کارها به جا ولی این هم به فکر باشد واقعاً با طلبه هم تعامل داشته باشد هم نصیحت کند هم خودش زندگی او طوری باشد که برای او الگو باشد همین ها هست یکی از منبری ها یک وقتی می گفت من خیلی خوشم آمد می گفت این مطالب سنگینی که او می گفت این مطالب سنگینی که بعضی ها می آیند از ما سوال می کنند که آقا اسم مادر فلان پیغمبر چه بوده است یا فلان چی ؟ می گفت مشکل مردم این نیست مشکل مردم این هست که نباید دروغ بگویند که دورغ می گویند همین را باید روی آن تکیه کنیم . طلبه نباید حسود باشد که نعوذبالله بعضی ها هستند اینها را همه می فهمند این مطالبی که درسازندگی ما اثر دارد فرمودند اصلا در فطریات ما هست چیزهایی هست که مرتب می گویند تذکر بدهید فذکر  یادآوری کن در خودشان هست یادآوری کنید همین ها را اگر یک مقداری ما بیشتر اهمیت بدهیم برای خودمان و آینده خودمان هم خوب هست بالاخره بنا هست که همه ما به جای دیگر معتقد باشیم که عمری هست و پایان پیدا می کند و جای دیگر نتایج اعمال ما هست یک قدری هم همین ها را بیشتر اگر ملاحظه بکنیم فکر می کنم بتوانیم در جامعه اثرگذار باشیم در مدرسه اثر گذار باشیم به یکی اثر گذار باشیم که آینده خوبی داشته باشد شما امام را در نظر بگیرد خب یک روزی امام در خمین بعد هم در اراک شاید تنهایی پیش کسی درس می خوانده است اما خب به کجا رسیده است این همه برکاتی که برای امام هست حتما برای آن اساتید او هم هست پیش هر کسی هر چیزی خوانده است اگر مطول خوانده است اگر حاشیه خوانده  ، مکاسب و سطح خوانده است اینها را ما دست کم نگیریم خیلی مهم هست که طلبه شما به جایی برسد که منشأ خدمات بشود خیلی برای شما ثواب دارد خیلی برای شما اجر و پاداش دارد همین جمله را دوباره تکرار می کنم که بیایید همه ما با خدا معامله کنیم کسی که با خدا معامله کند ضرر نمی کند من هم باید به سهم خودم از کسانی که حوزه تهران را دارند اداره می کنند از حاج آقای رشاد از دوستان ایشان از حاج آقای غفوری از معاونت های ایشان از کسانی که اینطور جلسات تشکیل می دهند دلسوز هستند واقعاً‌ می خواهند برای شما برای طلبه کار کنند ما باید تشکر کنیم و به فکر رفع نواقص باشیم . خیلی عذر می خواهم .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
 

 

جدیدترین اخبار

پربازدیدتری ها