متن سخنرانی آیت الله استادی در مراسم هفتمین روز درگذشت معلم اخلاق آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی
دانلود صوت سخنرانی آیت الله استادی
بسماللهالرحمنالرحیم
همانطور که میدانید و گفته شد مجلس برای تجلیل از یک فقیه و یک عالم ربانی به مناسبت هفتمین روز درگذشت آن عزیز از طرف بیت آن بزرگوار و حوزههای علمیه استان تهران و جامعه روحانیت مبارز و امور مساجد برپا شده است. من قبل از هر چیز از همه شما عزیزان و همه کسانی که در این ایام به خاطر گرامیداشت و تجلیل و سپاسگزاری از خدمات این بزرگوار در محافل و مجالس شرکت کردند و به هر نحوی عرض ادب کردن، از علمای بزرگوار، علمای حاضر در مجلس از همه تشکر میکنم و این مصیبت را به بیت معظم آن بزرگوار و شاگردانش و علاقهمندان و همه بستگان و به خصوص آقازادههای محترم و اخوی محترمشان و همه عزیزان تسلیت عرض میکنم.
به مناسبت اینکه این عزیز از فقهای ما بود و در مجلس هم بسیاری از فضلا و طلاب شرکت دارند من حدیثی را انتخاب کردم که بخوانم هم معرف آیتالله آقا مجتبی تهرانی است و میتواند برای همه ما اهل علم و غیر اهل علم درس باشد. چون از این محافل و مجالس فکر میکنم بیشتر از این جنبهها استفاده کنیم اینکه بگوییم آن عزیز که بود خیلی لازم است ولی لازمتر این است که آن عزیز چه میخواست و پندش چه بود، همتش در چه راهی بود. میدانید در طول تاریخ فقهای بزرگ به مکتب اهل بیت به انواع و اقسام خدمت کردند، خدمتهایی که هر کدام در جای خود بسیار بسیار ارزنده بود. تعدادی از فقهای ما به خصوص آن قدیمیها برای اینکه معارف اهل بیت از بین نرود خیلی تلاش کردند، معارف را جمعآوری کنند، منظم کنند، تدوین کنند و دربارهاش شرح بنویسند که این معارف مکتب بماند و به حمدالله با همه و دشمنیها که شد و با همه مخالفتهایی که شده این مکتب مانده و معارف این مکتب مانده و روز به روز بیشتر جوان میآید به این مکتب، توجه میکنند و علاقهمند میشوند و به امید آن روزی هستیم که حق برای همه روشن شود و دست کم تمام مسلمانان که در دنیا هستند بیایند طرف مکتب اهل بیت.
در ادامه فقهای ما کتابهای فراوان فقهی، خب این فقه که یک دوره مثلا علامه حلی نوشته، محقق حلی نوشته و دیگر بزرگان نوشتند، محقق ثانی نوشته، صاحب جواهر نوشته، اینها خب با زحمت زیاد از همان احادیثی که برای ما به یادگار مانده بود و نسل سابقشان نگذاشتند از بین برود از همانها استفاده کردند و دوره فقه اینها را تنظیم کردند که آنطور افرادی که اطلاع دارند و میدانند فقه ما فقهی است که به تمام مسائل که برای جامعه پیش میآید و برای افراد پیش میآید در هر موقعیتی و در هر حیثی جوابگو است و هیچ جا کمبود ندارد، جایی صحبت کمبودی میشود گفته میشود کمتر کار شده در یک قسمتهایی و الا فقه ما در سراسر مسائل جوابگو است. از این مرحله بگذریم، علمای بزرگی از ما سالهای سال از عمرشان را در این راه گذاشتهاند که این معارف به صورتی دربیایند که بهتر و آسانتر بشود استفاده کرد، خب کتابهای حدیثی ما فراوان بود. مگر میشود که ندید که صاحب رسائل بیست سال وقت گذاشته تا رسائل را تنظیم کند و این آسانتر و دمدستتر باشد. البته کار علمی هم کرده و فقط تنظیمات نیست یا اگر میشنویم صاحب جواهر 30 سال مشغول نگاشتن این کتاب بوده کتابی که ماندگار است کتابی که امام امت وقتی میخواستند بگویند چه فقهی در حوزهها مطرح باشد میفرمودند فقه جواهری، از این خدمات فراوان بوده، در مسائل اجتماعی هم در روزهایی که کشور در خطر بوده روزهایی که تهدیدهایی بوده کسانی بودند که دفاع کردند کسانی بودند که نگذاشتند دشمن به هدفش برسد. در راس آنها امام امت کشور ما را نجات داد، نه کشور ما بلکه کشورهای اسلامی را و نه کشورهای اسلامی را بلکه مکتب تشیع را جهانی کرد و اگر امروز نیز در یک گوشهای کسانی بودند که میگفتند ما با مذهب جعفری آشنایی نداریم از خدمات بزرگ امام امت این بود که تشیع و مکتب اهل بیت جهانی کرد.
امروز کمتر جایی است که نام شیعه را نشنیدهاند. مکتب اهل بیت نشنیده باشند خدمات خیلی خیلی فراوان بوده و فرصت گفتن ریز آنها نیست ولی در بین این خدمات به جرأت میتوان گفت آن چیزی که از روز اول از اول زمان غیبت امام زمان (ع) دین مردم را حفظ کرده، فرق است بین اینکه من چیزی بگویم، چیزی بنویسم و این گفته شنیده شود و موثر نباشد این نوشته باشد و در یک کناری باشد یا نه صحبتی باشد نوشتهای باشد موضعگیری باشد که مردم را متدین کند از خدمات فقهای ما در طول تاریخ از بهترین خدماتشان بوده که دین مردم را حفظ کردند، اگر امروز ما به حمدالله شما عزیزان متدین هستید و نسل قبل ما و همینطور این خدمت از همه خدمات بالاتر بوده است.
یک فقیهی، یک عالم بزرگواری بین مردم و در جامعه باشد، مردم با او حشر و نشر داشته باشند، اسلام را در او ببینند، ایمان را در او ببینند، اخلاص را در او ببینند و این مشییاش با آن گفتارش، این زندگیاش با آن نوشتههایش چون میداند خیلی موثر بوده، قطعا اگر شما به تاریخ زندگی علما و تاریخ شیعه مراجعه کنید این عرض بنده را تصدیق میکنید که دیانت مردم و حفظ دین مردم مرهون این جور خدمات فقها و علمای ما بوده، معلمان اخلاق ما بوده در طول تاریخ و آن که ما بهش نیاز داریم این است، امروز اگر گفته میشود که مردم به چی نیاز دارند اگر گفته میشه حوزهها به چی نیاز دارند، اگر گفته بشه نیازهای با اولویت حوزهها چیست؟ نیازهای با اولویت آن مردم ما، کشور ما، نیاز اصلی است که ما اینجور علما را باید داشته باشیم. اینجور فقها را داشته باشیم. بتوانند در مردم باشند با مردم باشند، دیانت را به مردم تزریق کنند. دیانت مردم را محکم کنند. مردم در آنها ببینند چیزهایی را که میگویند که اگر این باشد که به حمدالله هست ولی خیلیخیلی بیش از این باید باشد. صاحب این مکتب و صاحبان این مکتب به خصوص از ما اهل علم و از شما فضلا و طلاب بیش از اینها انتظار دارند. آنها انتظارشان این است که کسی که روحانی است، معمم میشود ملبس به این لباس میشود در حد خودش بتواند دیانت مردم را حفظ کند سخن گفتن که آسان است، چیز نوشتن که آسان است، البته ملایی لازم است بیسواد که نمیشود کاری کرد این همه که سفارش است که درس بخوانید با سواد باشید، ملا بشوید، چون به خصوص در زمان ما کسی بیسواد باشه خیلیخیلی نادر است که بتواند توفیقاتی داشته باشد آن که هست ولی علاوه بر آن باید یک خصوصیاتی در من و شما باشد که بتوانیم در مردم اثر بگذاریم، یک خصوصیاتی در یک مدرس باشد که بتواند در طلاب اثر بگذاره، یک خصوصیاتی در یک مبلغ و محوری باشد که بتواند در مستمعین خودش اثر بگذارد، یعنی دین آنها را زیاد کند، دین آنها را محکمتر کند. آن هم در این شرایط که ما هستیم، حالا من روایت را میخوانم هم به عنوان معرفی آیتآلله آقای حاج آقا مجتبی تهرانی هم به این مناسبت که روایات به ما میگوید سراغ چه آیهای باید برویم هم روایت به ما میگوید شما که میگویید من عالمم چگونه باید باشی هم روایت به من میگوید به ما میگوید به شما میگوید که سراغ کدام عالم نروید. کجا باید رفت و کجا نباید رفت. روایت را شاید زیاد شنیده باشید به خصوص اهل علم حاضر در مسجد. از رسول خدا نقل شده که فرمود «یدعوکم من الرغبته الزهد» سراغ عالمی بروید که قبل از تماس با او اگر محبتتان به دنیا 20 بود با حشر و نشر با او بشود 18 و بشود 16. اگر شما اهل دنیا بودی زندگی او، گفتار او، کردار او، سیره او این محبت را کم کند. یدعوکم من الرغبته الی الزهد زهد یعنی چی؟ یعنی بیعلاقه بودن به دنیا، حالا اگر از من و شما مطلق این توقعش نیست یعنی هیچجا دین را فدای دنیا نکنید. یعنی به خاطر حب دنیا دست از وظایفمان برنداریم. دست از مسؤولیتهایمان برنداریم، عالمی که رسول خدا به رسمیت میشناسد، عالمی که رسول خدا آن را معلم و عالم نمونه میداند و میگوید بروید سراغش، نزدیک شوید، بروید در مجالس و محافل عالمی که یدعوکم من الرغبته الی الزهد آیا آیتالله حاج آقا مجتبی اینجور نبود، یعنی کسانی که واقعا با ایشان تماس میگرفتند، کسانی که با ایشان حشر و نشر داشتند، کسانی که در محافل و مجالسشان شرکت میکردند، کسانی که بیانات ایشان را میشنیدند اینجور نبود، یک قدری بیاید پایین، اگر محبت دنیا هست، یعنی سراغ عالمی نروید که خودت به دنیا محترض بودی، 2-3 ماه که با این عالم تماس گرفتی کمکم حب دنیا تو زیاد شده، سراغ این نروید، ما که از خودمان نمیگوییم، روایت رسول خداست، میگوید ما سراغ عالمی بروید امتحان کنید، درست است که میگویند که «تو سخن را نگر که حالش چیست، به نگارنده سخن ننگر» این در جای خودش درست است ولی اگر بناست که استفاده کنیم، اگر بناست که یک قدری دینمان محکمتر شود، اعتقادمان موثقتر شود باید سراغ اینجور آدمها برویم، یدعوکم من الرغبته الزهد، یدعوکم من الریا یا من الشرک الیالاخلاص، اگر هنوز با من تماس نگرفته بودید، با این آقا تماس نگرفته بودید، با این امام جماعت، با این مدرس تماس نگرفته بودید گاهی ریاکاری در کارتان پیدا میشده ولی تماس با او، رفت و آمد با او و شنیدن مباحث او شما را از آن ریاکاری و شرک به اخلاص دعوت کند، بنده چه زمانی میتوانم مردم را به اخلاص دعوت کنم، خب این اخلاص را باید در من ببینند، درست است که آنها باید حمل بر صحت کنند ولی زیر پرده حمل بر صحت یک چیزهایی هم میفهمند، یک چیزهایی هم تشخیص میدهند اگر در من اخلاص ببینند، آن وقت آنها رو به اخلاص میروند، آیا حاجآقا مجتبی اینجور نبود، انسان لمس نمیکرد که نمیخواهد ؟ از دنیا برود، لمس نمیکرد که میخواهد خالص باشد، همین صحبتی که چند ماه قبل ایشان به عنوان افتتاحیه درسهای حوزههای علمیه تهران صحبت کردند چقدر راجع به انگیزه طلاب صحبت کردند، که آقا از اینکه اینجا میآیی چه انگیزهای داری، تصریح کرده که اگر انگیزهات این است یک خرده درس بخوانی، که منبری بشوی که پول دربیاوری این مشکل دارد، که مدرس بشوی و احترامت کنند این مشکل دارد، و مرجع تقلید بشوید مشکل دارد، میگوید انگیزه را درست کنید. انگیزه یعنی همان اخلاص، یعنی من طلبه، شمای طلبه، آن فاضل، آن معمم، آن امام جماعت هر کسی هر جوری که هست، فکر کنم در جلسه افرادی اگر غیر از طلبه هستند چون شاگردان آن عزیز طلبه هستند باید کار ما اگر میخواهیم مروج باشیم، اگر دیگران را میخواهیم به دین دعوت کنیم و دین مردم محکم شود این را باید در ما ببینند. بیجهت نیست که یک عزیزی مثل حاج آقا مجتبی از دنیا میرود مردم اینجور میسوزند خب یک چیزهایی دیدند. خب یک چیزهایی احساس کردند، من این را همیشه در منبرهایم عرض کردهام قصه و خواب و از این حرفها نیست، دلتان را به این حرفها خوش نکنید، منبریهای ما هم فکر نمیکنم مصلحت باشد که اینقدر دنبال گفتن خواب، کرامت، نمیخواهد برای حاج آقا مجتبی کرامت بگویید نمیخواهد برایش خواب ببینید، خب 20-30 سال در ما بوده، خودش را بگویید، قصهاش را برای چه میخواهیم، یدعوکم من الرغبة الیالزهد یدعوکم من الریا الیالاخلاص، یدعوکم من الکبر الی التواضع دیگر یک عالم، پیغمبر اینها را فرموده، بروید سراغ یک عالم که اگر خودت یک خرده تکبر داری وارد مجلس میشوی و هر جا حاضر نیستی بنشینی، وقتی با این آقا رفت و آمد کنی یک خرده این کبر میآید پایین، باید تواضع را مجسم ببینیم، وقتی امام سجاد (ع) به خدای تعالی عرض میکند: انا الذرة و اقل من الذرة دیگر برای کسی که من باشم، او باشد دیگری باشم اینها خیالات است کسی که خودش را چیزی بداند اشتباه میکند، جهالت است چیزی نیست خب اگر مردم با طلاب، طلاب با مدرسانشان و مدرسان با بالاتر از خودشان ، اگر واقعا اهل تواضع باشند آن هم که با اینها باشد کمکم یاد میگیرد این هم اثر میکند، عمل خیلی بیشتر از حرف اثر میکند، انسان ببیند خیلی بیشتر از اینکه بشنود اثر میکند من ببینم، بعضی از درسها میآیند نشان میدهند میتواند تعریف کند میتواند نیمساعت آنطور که میخواهد نشان دهد، ولی نشان دادن خیلی بیشتر موثر است اینکه به ما فرمودند کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم نه اینکه زبان را ببندیم، حرف نزنیم، حرف خیلی موثر است اما آن که موثرتر است عمل است. یدعوکم من الکبر الی التواضع آیا حاج آقا مجتبی اینجور نبود، متواضع نبود با این مقام علمیاش، با این همه شاگرد با این همه مرید با این همه علاقهمند خب این چیزهاست که مردم میبینند روز به روز علاقهمند میشوند بیشتر علاقهمند میشوند طلاب ما باید به این فکرها باشند، اگر روزی بخواهند در جامعه موثر باشند، اگر بخواهند یک جا اثرگذار باشند اگر بخواهند برگردند در محیط خودشان بتوانند یک درجهای از درجات این عزیز را انجام بدهند باید اینجوری باشند وقتی یک طلبه یا غیر طلبه از اول رفت صحبت پول کرد خب مردم نمیپذیرند ایشان در همین صحبت اول سالشان فرمودند آن طلبهای که به انگیزه مدرک گرفتن این رسم شده یک چیز بیخودی که رسم شده است که حالا طلاب هم مدرک بگیرند یک جاهای دیگر هم به درد میخورد یک جاهای دیگر هم لازم است، ایشان فرمودند کسی که درس بخواند که مدرک بگیرد و بعد از مدرک استفاده مادی کند خب این نمیتواند در مردم اثر کند، اصلاً شما میدانید راز موفقیت امام امت چی بود، همه میدانیم عوامل مختلف ولی شاید از همه مهمتر این بود که روزی که نهضت را شروع کرد همه و همه او را به پاکی میشناختند تمام این حرفها آن درجه عالیاش تایید شد اینها بود که روی مردم اثر میگذاشت و یک آره و نه میگفت کشور را تکان میداد حالا این توقع را ما از خودمان نداریم ولی در حد خودمان باید دنبال این حرفها باشیم، یدعوکم من الرغبة الیالزهد و من الریا الی الاخلاص و من الکبر الی التواضع بقیه روایت این طور است که هرکسی برعکس است نرود سراغش، آن کس که به جای تواضع، تکبر به شما یاد میدهد سراغش نروید، آن کس که به جای اخلاص به شما ریا یاد میدهد سراغش نروید، یدعوکم من الاداوة الی النصیحة، یک عالمی طبق این نقل به پیغمبر فرموده، دشمنی اگر هست دشمنی را به خیرخواهی تبدیل کنید، اگر در یک محل، بین افراد این محلهها اختلافی هست خودش به فکر دامن زدن و اختلاف نزند، بلکه دنبال خیرخواهی و به فکر این باشد که اینها با هم جمع شوند. امروز یکی از مسائلی که برای سیاسیون ما در جامعه لازم است همین است که آقا عداوتها را مبدل کنیم به خیرخواهی ما دشمن به اندازه کافی در خارج داریم، به اندازه نه کافی نه مثل آنها در داخل هم بعضیها هستند که هماهنگ با آنها هستند اما بقیه دیگر باید برادر باشیم.
امام صادق (ع) یک وقت به کسی گفت چی از من یاد گرفتی، گفت چند چیز یاد گرفتم، یکیاش این است که قرآن گفته: «ان الشیطان لکم عدو، فتقبو عدوکم» دشمن واقعی شما شیطان است من دیگر یاد گرفتم دیگر با دیگران دشمنی نمیکنم، این کار شیطان است که ما را برای انصراف از دشمنی خودش به جان دیگران میاندازد من به شما بد بگویم، شما به من بد بگویی خب اینها همه کار شیطان است وقتی قرار است با آن شیطان با او دشمن باشید، در هر صورت و مهمتر از همه که فکر میکنم این از امتیازات خیلیخیلی روشن مرحوم حاجآقا مجتبی است یدعوکم من الشک الی الیقین بروید سراغ عالمی که اگر یک خرده شک و وسوسه دارید، یکماه، 2 ماه، که آنجا بروی، روز به روز میبینی که یقینت محکمتر شده در همین روایت است که میگوید نروید سراغ کسی که یقین شما را به شک مبدل میکند یک یقین پدر و مادری دارد طرف با این آقا میخواهد صحبت کند، چیزهایی میگوید که همان یک مقدار یقین پدر و مادری هم کمکم سست میشود. فرمود یدعوکم من الشک الی الیقین، عزیزان بنده و شما باید اینجور باشیم بروید باید در این راه باشیم، باید در این مسیر باشیم باید روز به روز ایمان خودمان را تقویت کنیم، روز به روز به فکر تقویت ایمان مردم باشیم فکر نمیکنم این حرفهای معماگونه باشد خیلی زندگی اشخاص میتواند به یقین افراد اضافه کند و خیلی زندگیها هست که میتواند خدای ناکرده، مجلس عزاست، مجلس تسلیت است حالا این قصه را هم عرض کنم من شنیدم، شاید هم واقعیت نداشته باشد ولی آموزنده است مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم رضوانالله تعالی علیه به خاطر کبر سن ماه رمضان روزه نبوده است صبح در اتاق خودش مشغول خوردن صبحانه بوده این روستایی دیده در خانه باز است، در را باز کرده آمده داخل در اتاق را هم باز کرده دیده که آقا نشسته صبحانه میخورد میگوید حاجآقا اگر آنطرف کتاب هم چیزی نوشته به ما هم بگویید، ببینید چقدر موثر است، یعنی همه روز، خب او معذور بوده، او اگر روزه بگیرد روزه برایش حرام است، ولی مردم اینجور در آنها اثر میگذارد که بگویم آقا دنبال دنیا نباشید من خودم بیش از آنها بدوم، من بگویم آقا متواضع باشید، خودم از همه متکبرترم، من بگویم آقا دشمنی نکنید، در خانواده خود من دشمنی هست، بین خود ما و همسر ما دشمنی است، بیشتر مردم میبینند اینکه مقام معظم رهبری تازگی فرمودند به نظر من از مطالب بسیار بسیار اولویتدار است فرمودند سطح زندگی اسلامی برای مردم گفته شود، که آقا زندگی ما، حتی متدینان ما که آقا این زندگی همان زندگی است که پیغمبر میخواهد، یدعوکم من الشک الی الیقین سراغ عالمی بروید که اگر یک خرده شک دارید، شکتان تبدیل به یقین شود خدا رحمت کند این عزیز اینجور بود، بنده خودم مکرر مواهب ایشان را شنیدم، یک ایامی رادیو معارف به عنوان معلم اخلاق صبحها یک جلسه اخلاقی میگذاشت مفصل نوارهای ایشان را شنیدم، حالا من در یک جلسه دیگر اگر توفیق باشد عرض خواهم کرد که سبک ایشان در اخلاق سبک خاصی بود که یادگرفتنی است یعنی باید اینجا و آنجا گفته شود، که اگر بناست اخلاق بگویند، گاهی حتی خودم شنیدم، یک کسی به عنوان معلم اخلاق دعوت شده، در یک مدرسهای برای طلاب اخلاق بگوید، از همان اول شروع میکند به خواب و خیال گفتن، قصه گفتن، این آقا اینجور بود، آن آقا آنجور بود، بابا ما یک کتاب داریم، یک جلد از رسائل ما اخلاقیات است یک قسمت مهمی از بحار ما اخلاق است یک قسمت مهم از کتاب کافی ما اخلاق است چرا اینها را رها کنیم چطور اگر بخواهیم نمونه ذکر کنیم، از خود اینها که این حرفها را زدند ما برای این مکتب هستیم، از این مکتب باید بیاموزیم، این مکتب را باید ترویج کنیم، عرض کردم بنده مکرر نوارهای ایشان را شنیدم واقعاً انسان تحت تاثیر قرار میگیرد، سبک بیان، استفاده از آیات و روایت آن هم با سابقه ذهنی که از ایشان داریم، میگویند سابقه ذهنی گوینده، خیلی اثر میگذارد بر شنونده، ممکن است بنده یک مطلبی را به شما عرض کنم شما توجه نکنید ولی کسی که از او سابقه پاکی دارید سابقه قداست دارد، همان حرف را میزند میبینید در دل شما جا میگیرد، امام امت مگر چقدر صحبت میکرد ما که آن روزها را درک نکردیم، از دوران طلبگی ما که یک مختصری در قم درک کردیم، ایشان سالی یک بار یا دو بار صحبت میکردند. اما شما این نوشتههای حاجآقا مجتبی را ببینید حالا ایشان که تماس خصوصی هم زیاد داشته، ولی از همان درسها ایشان جملاتی نقل کرده است که ایشان فرمودند چرا اثر میگذاشت یعنی جملهجملهاش را حفظ میکردند، جملهجملهاش میتوانست ما باید در این مسیر باشیم، طلاب باید در این مسیر باشند، اداره کنندگان حوزهها باید در این مسیر باشند، هر چه بتوانند، حواشی زیاد است آنها هم خوب است ولی متن قضیه این است متن قضیه که طرف باید دنبالش باشد این است که باسواد شدن و محذب بودن است، بیسواد باشد توفیق ندارد، باسواد هم باشد و محذب نباشد توفیقی ندارد بعدش هم توقع است که حالا در این رشته که آمده هم دنبال درس باشد و جدی جدی بگیرد، و هم به فکر تهذیب باشد و به فکر درس اخلاق باشد در حدی که میتواند و ما از این عزیز و دیگر عزیزان که دیدیم و شنیدیم، آقا از شما چیز دیگری میخواهیم از شما انجام واجبات و ترک محرمات را میخواهیم. حتی در نوشتههای ایشان هست که گاهی من به عنوان یک فقیه صحبت میکنم از عزیزان جز انجام واجبات و ترک محرمات نمیخواهیم، نمیگوییم مباهات را ترک کنید آن یک وادی دیگر است، همه همین را میخواهند از ما بهتر و بیشتر میخواهند ما اولی هستیم به اینکه عمل کنیم. امیدوارم حدیثی را که خواندم در خود من و شما عزیزان چون کلام رسول خداست، کلام، کلام متینی است، هرکس بگوید سند هم ندارد کلام متینی است، کلام، کلامی است که میخورد به اینکه برای اهل بیت باشد برای پیغمبر باشد، امیدوارم که پند من هم در شما اثر بگذارد و بتوانیم راه این عزیزان را راه این بزرگواران را ادامه بدهیم که اگر ادامه بدهیم هم به سود خودمان است و هم به سود جامعه، همانطور که حوزههای علمیه عرض کردند از هر چیز بیشتر نیاز به اخلاق دارند و نیاز به اینجور افراد، جامعه ما هم همینطور است. کشور ما بیش از هر چیز به اخلاق اسلامی نیاز دارد، خب ما جمهوری اسلامی داریم، در رأس آن یک فقیه جامعه الشرایط هست دیگر کمبودمان چیست، پس چرا هر روز مشکل، همه مشکلات برای دشمنان خارج است، اینطور نیست، دشمنی میکنند یک قدری هم ما را تحت فشار میگذارند اما خودمان هم آن طور که باید باشیم آن اخلاقی که باید در ما باشد در خانواده و خانه ما باشد، در بازار ، اداره و وزارتخانه ما باشد در حوزههای علمیه ما باشد آن که باید باشد کمبود اینجاست این را باید برطرف کنیم و مثل این عزیزان را تا از دست ندادیم بیشتر استفاده کنیم، ولی بعد از اینکه تغییرات و بالاخره کسی که عمرش را میکند و از دنیا میرود راهش را ادامه بدهیم، نوشتههایش هست نوارهایش هست، صدایش هست، گفتارش هست، همینها را گوش بدهیم، همین کتابهایی را که از آنها چاپ میشود، من یک جایی عرض کردم نمیدانم جلسه به چه مناسبت بود، این اربعین امام امت چهل حدیث در آن مطرح شده. هفت، هشتها مسائل اواخرش که اختصاصی است، حدود 30 تا از آن اخلاقیات است، فارسی بسیار خوب و متین، میگفتم خب روزی دو ساعت از این بخوانید یعنی واقعاً یک کتابخانه داشته باشیم، حتماً اثر میگذارد، گاهی غفلت جوری میشود که اصلا غافل میشویم چه باید بکنیم، خیلی عذر میخواهیم که زحمت دادم به علمای فاضل حاضر در مجلس، امروز 19 دیماه است حتما با این روز آشنا هستید، برای شهدای انقلاب اسلامی هم یک صلواتی عنایت بفرمایید.
برای روح امام امت، والد حاجآقا مجتبی و خود حاجآقا مجتبی صلواتی بفرمایید.
صلیالله علیک یا اباعبدالله صلیالله علیک یا اباعبدالله صلیالله علیک یا اباعبدالله، یا لیتنا کنا معک، فنفوز فوزا عظیما، این عزیز خیلی به اباعبدالله علاقه داشت، خیلی به اهل بیت علاقه داشت، دلها را روانه کربلا کنید، السلام علیالحسین و علی علیابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین، قال الراوی، فوالله لا انسی زینب بنت علی. راوی میگوید فراموش نمیکنم زینب کبری عقیله بنی هاشم را کنار بدن برادر صدا میزد بابی المهموم حتی قضی بابی العطشان حتی مضی. چه گذشت بر عقیله بنیهاشم، می گوید رو کرد به مدینه سمت جد بزرگوارش. صدا زد یا جداه، یا رسولالله صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء. یا جداه یا رسولالله ، این کشته فتاده به هامون حسین توست، وین صید دست و پا زده در خون حسین توست. نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم، بحق ابی عبدالله الحسین، یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله، خدایا ما را بیامرز، پدران و مادران ما را بیامرز، گذشتگان ما را قرین رحمت بفرما، شهدای ما با شهدای کربلا محشور بفرما، علمای گذشته، مراجع گذشته، امام امت، حاج آقا مجتبی تهرانی همه را رحمت بفرما، مریضها را شفا عنایت بفرما، قرض مقروضین ادا بفرما، حاجت محتاجین روا بفرما، ما را به وظایف خود آشنا بگردان، ما را به وظایف خودمان عامل بگردان، در دنیا و آخرت بین ما و اهل بیت و قرآن جدایی میانداز، تعجیل در فرج امام زمان (عج) بفرما.