حجت الاسلام شمس گفت: تصحیح نگاه تصمیمگیران به مسأله علوم انسانی و نقش بی بدیل حوزههای علمیه در تولید و توسعه علوم انسانی اسلامی و توجه جدی به پژوهشها و پژوهشگران حوزوی میتواند زمینه تولید و توسعه علوم انسانی را فراهم آورد.
حجت الاسلام شمس ، اکنون، در ابتدای مسیر تولید علوم دینی قرار داریم. وجود مناقشات بسیار زیاد در مبانی و اختلافات قابل توجه در دیدگاهها، بعضا موجب شده که مسیر تولید علوم دینی با اختلال مواجه شود. وجود مناقشات جدی در تعریف و چیستی «علم دینی»، نشان میدهد که همچنان نیازمند گفتگو برای وضوح بیشتر این مسأله هستیم؛ به عنوان نمونه بر سر این مسأله اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد که «علم» چه هنگام دینی خواهد بود و دینی بودن آن دقیقا به چه معنا است؟ اینکه آیا دینی بودن علم به دینی بودن منبع یا منابع معرفتی آن علم است؟ یا به روش آن؟ یا هدف و غایت آن؟ یا به کارکرد آن؟ و یا به جمع همه و یا ترکیبی از برخی از این مسائل است؟
برهمین اساس با حجت الاسلام سید علی شمس سرپرست معاونت پژوهش حوزه علمیه استان تهران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
بفرمایید چه آسیب هایی بر سر راه تولید علم دینی قرار دارد؟
نزاع بر سر منابع معرفت در دین، به خصوص تعریف و جایگاه منبع «عقل» و محدوده آن در دین، از جمله مسائل کلانی است که به صورت پیشینی بر سرنوشت مسأله تولید علوم دینی، اثر میگذارد. این سخن بدین معنا است که به نظر میرسد تا زمانی که ما بر سر کلان مسألهها و مبانیای همچون مسأله «عقل» در معرفتشناسی منابع دین، اختلاف نظرهایی جدی داریم، بالطبع در مسائلی که قرار است بر اساس همین مبانی استوار شوند، دچار چنان اختلاف دیدگاههایی خواهیم شد که گاه توان گفتگو را از اندیشمندان، سلب میکند.
از سوی دیگر، پیوند برخی از گزارهها و نظریههای علمی با دین، گاه موجب شده که هالهای از تقدس بر آن بنشیند و این امر مانع از آن شود که آن گزاره یا نظریه علمی، به درستی بررسی و نقد شود؛ برخی اندیشمندان، نظر و دیدگاه خود را فارغ از آنکه صرفاً یک نظر و دیدگاه علمی در فضایی علمی است، «حق» و «حقیقت» پنداشته و از این روی با نقد یافتههای خود و ناقدان، مخالفت میورزند؛ این نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که باب گفتگو را خواهد بست.
«تولید علم»، متأثر از زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و محصول توجه جدی جامعه عالمان و متفکران به مجموعه مسائل هم سو، تولید نظریههای ناظر بر مسائل، گفتگو، تفاهم و تبادل نظر، نقد و بازتولید نظریههای جدید و بسیاری موضوعات دیگر است؛ از این روی، تا زمانی که زمینههای تولید دانش فراهم نیاید، نمیتوانیم توقع داشته باشیم که مسیری که میپیماییم به سمت تولید علم قرار گرفته است.
به طور حتم، سنت علمی اندیشمندان سلف و نحوه تعاملات و گفتگوهای علمی آنها برای تولید دانش بسیار کارآمد است؛ گرچه میتوانیم برخی روشها را با توجه به وضعیت و ظرفیت جدید، تغییر دهیم. دانش اصول فقه که توسط اندیشمندان و علمای مسلمان ابداع شده و در طول صدهها به بلوغ نسبی رسیده و اکنون در حوزههای علمیه تدریس شده و از ارکان اجتهاد قلمداد میگردد، محصول چنین سنت و نگاه کارآمدی است. ما چنین تجربه سترگی در تولید علم بر اساس نیازهای خود را در اختیار داریم و میتوانیم این مسیر را برای تولید دانشهای جدید نیز آگاهانه طی کنیم.
بفرمایید وضعیت آثار پژوهشی دینی را از لحاظ کیفیت وکمیت چگونه ارزیابی می کنید و چه مقدار ناظر به نیازهای نظام هستند؟
گرچه در دهههای اخیر تلاشهای فراوانی در این حوزه انجام پذیرفته و میزان تولید پژوهشهای علمی و کیفیت آنها بسیار چشمگیر و قابل است، اما همچنان با مشکلات متعددی مواجه هستیم. به نظر میرسد میان «مسائل» نظام و پژوهشهای دینی، ارتباط کاملا دقیق و معناداری وجود ندارد. از یک سو، اندیشمندان و نهادهای علمیِ دینی، اطلاع جامع و کاملا دقیق و جزئی از مجموعه نیازها و مسألههای نظام در بخشهای متنوع آن ندارند و از سوی دیگر نیز، نهادهای مجری و تصمیمگیر، گاه درک صحیحی از ظرفیت دین و ضرورت دخیل شدن آن برای پاسخ به مسائل خود ندارند و یا ممکن است دانشهای غیر بومی را برای سامان بخشیدن و حل مسائل، کافی بدانند.
به عبارت دیگر، ما با مشکل ساختاری برای دریافت دقیق و کاملا مشخص مسائل نظام در حوزههای مختلف آن و همچنین، مشکل معرفتی و فرهنگی نهادهای مجری و تصمیمگیر در عدم شناخت یا توجه به دین برای دخیل کردن آن برای پاسخگویی به مسائل خود و یا نبود ساختارها و زمینههای لازم آن، مواجهایم. ما به شدت نیازمند تأسیس و بکارگیری مراکزی علمی هستیم که صرفا بر احصاء دقیق مسألهها برای ارائه به اندیشمندان و نهادهای علمی پژوهشی متمرکز شوند و از سوی دیگر، ضروری است تا سازوکار انتقال مسائل نهادهای مجری و تصمیمگیر به این مراکز و اجرایی شدن نتایج و محصولات پژوهشهای علمی را فراهم آوریم.
بفرمایید پژوهشگران دینی، با چه مشکلات حمایتی رو به رو هستند؟ راه حل مشکلات چیست؟
علیرغم اهمیت و جایگاه راهبردی و بی بدیل علوم انسانی در پیشبرد فرهنگ و ایجاد تمدن اسلامی، معالأسف در کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بخصوص اینکه حوزههای علمیه به عنوان رکن و متولی تولید علوم انسانی اسلامی، بیش از سایر نهادهای علمی، از این بی مهری رنج می برند. گرچه اندیشمندان و علما و پژوهشگران مسلمان، هیچگاه پژوهشهای علمی خود را بر منافع و حمایتهای مادی متوقف نساخته و همواره برای تعالی دین و جامعه تلاش کردهاند، اما در شرایط کنونی، کمبود شدید منابع مالی برای حمایت از پژوهشهای علمی و وجود برخی مشکلات ساختاری برای هدایت و حمایت مادی و معنوی از پژوهشگران حوزوی و نبود فضای پرشور برای گفتگو و نقد علمی، از جمله مهمترین مسائلی است که اکنون با آنها مواجه هستیم.
تصحیح نگاه تصمیمگیران به مسأله علوم انسانی و نقش بی بدیل حوزههای علمیه در تولید و توسعه علوم انسانی اسلامی، و برجسته شدن سهم علوم انسانی در اسناد علمی و بالادستی کشور و همچنین توزیع مناسب بودجه و توجه جدی به پژوهشها و پژوهشگران حوزوی، از جمله کلانترین راهکارهایی است که میتواند زمینه تولید و توسعه علوم انسانی را فراهم آورد.
بفرمایید برای ارتقای فرهنگ پژوهش در میان طلاب چه راهکارهایی پیشنهاد می کنید؟
پژوهش، ناظر به مسأله است و در خلأ اتفاق نمیافتد. هر مرکز آموزشی، آنگاه دچار رکود خواهد شد که بدون آنکه طالب علم را با مسائل واقعی آشنا سازد، تصمیم بگیرد، متون مصوب را صرفاً خوب آموزش دهد و هر طالب علمی آنگاه انگیزه خود را برای طلب علم از دست خواهد داد که بدون آنکه بداند برای چه و با چه هدفی آموزش میبیند، تصمیم بگیرد صرفا خوب درس بخواند. بیانگیزگی علمی، مهمترین آفتی است که امروز با آن روبرو هستیم.
قطعا یکی از دلایل بروز این مسأله، تراکم و اهتمام صرف به آموزش و قطع ارتباط با مسائل واقعی کشور و جهان است. برگزاری جلسات علمی برای بیان مهمترین و جدیدترین چالشها و مسائل علمی در حوزههای علمی مرتبط و ایجاد فضای گفتگو برای تبادل نظر و نقد عالمانه و ترسیم وضعیت کشور در جغرافیای علم و تبیین تحولات جهانی و بازتعریف وظایف و رسالتهای علمی حوزه، به طور حتم میتواند مستقیما بر کیفیت آموزش اثر گذاشته و انگیزه طلاب را برای تحصیل علم و مطالعه و انجام پژوهشهای علمی فزونی بخشد.